شیوع گسترده ویروس کرونا در سرتاسر جهان افزون بر جنبه خطرآفرینی اش برای سلامت جسمی، وجه ­های ریسک­پذیری دیگری نیز به همراه داشته است. در عصر ارتباطات و اطلاعات از یک سو و شرایط قرنطینه خانگی برای پیشگیری از بیماری، از سوی دیگر انسانها را بیش از پیش به رسانه ها بالاخص شبکه­های مجازی وابسته کرده است. مطالعات متعدد در زمینه اثرات رسانه نشان داده که به خوبی میتوان بر شناخت و درک عموم از جهان تاثیر گذاشت، به این معنا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان بستگی به محتوایی دارد که از رسانه ها دریافت میکنند. مک کوایل با تکیه بر نظریه کاشت عنوان میکند، رسانه ها با ایجاد محیط نمادین، خلق راه های مشترک انتخاب و نگریستن به رویدادها، به تصویر ذهنی مخاطب از دنیای اطرافش شکل میدهند و در درازمدت منجر به فرهنگ پذیری آنان میشوند.

در حقیقت رسانه ها از طریق بازنمایی (به عنوان عملی اجتماعی) میان مولفه های واقعیت، گزینش کرده و با ترکیب مجدد این گزینه ها تعریف ساخته شده ای از واقعیت به جای خود آن به مخاطب عرضه میکند. در طول زمان با تکرار کلیشه ها و طبیعی سازی آنها، دنیای بازنمایی شده به جای دنیای واقعی از جانب مخاطب پذیرفته شده و سلسله مراتب ی، اجتماعی و فرهنگی مستتر در آن نیز به عنوان امور طبیعی و غیرقابل تغییر در مخاطب درونی میشود (راودراد، 1391: 20).

بازنمایی، از دیدگاه استوارت هال، تولید و ساخت معنا بر اساس چارچوب های مفهومی و گفتمانی است. در جهانی که رسانه ها ترسیم میکنند، با مقوله سازی پدیده ها، طرحواره ها یا کلیشه های ذهنی به افراد دیکته میشود که از تجربه و درک مستقیم آنها از پدیده ها نیست. بلکه معناسازی در بازنمایی رسانه ای، امری خنثی و بی طرف نبوده و ریشه در گفتمان و ایدئولوژی دارد و محتوای رسانه ای، بازنمایی روابط قدرت نابرابر (نژادی، جنسیتی، فرهنگی و .) در جهان است. به طور مثال گفتمان استعاری غرب که مبتنی بر مناسبات قدرت میان غرب و شرق است، از طریق بارنمایی شرقی ها و بویژه مسلمانان، درصدد ساخت معنا در راستای تداوم نابرابری های اجتماعی و تقویت روابط و مناسبات قدرت است. معانی و بازنمایی رسانه ای اگرچه برساخته ای اجتماعی و فرهنگی است، اما ایدئولوژی و گفتمان سعی دارند تا معانی بازنمایی شده را امری طبیعی، فراگفتمانی و فرازبانی جلوه دهند. به طور مثال رسانه های غربی ویژگی هایی را برای مسلمانان، سیاه پوستان یا ن بازنمایی می کنند که به نوعی خصیصه ذاتی و طبیعی آنها فرض میشود. از پیامدهای دیگر ویژگی های گفتمانی و ایدئولوژی، دوانگاری در بین جوامع است  این تمهیدات گفتمانی قطب بندی، با ایجاد مفهوم دیگربودگی، به توصیف ما با ویژگیها و صفات مثبت و ارزیابی آنها با صفات منفی، در نهایت منجر به تمایز و افزایش تعت میان افراد، گروه ها، قومیت یا ملیت ها میشود (مهدی زاده، 1387).

در بحران کنونی ویروس کرونا، بازنمایی های متفاوت از سوی رسانه های سنتی و نوین، شکل گرفته که جدای از پیامدهای روحی بر سلامت روان افراد، بر روابط دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان جوامع مختلف نیز اثر (در بیشتر موارد منفی) داشته است. در این نوشته کوتاه ابتدا نگاهی به نظریه بازنمایی پرداخته و سپس به برخی از مهمترین بازنمایی های رسانه ای در قالب سه دسته بندی تعارض فرهنگها، بازی با ارقام و آمار و بحران بیولوژیک مطرح شده است. 

 

نظریه بازنمایی

از دیدگاه استوارت هال بازنمایی در واقع نوعی اندیشیدن، فهمیدن و تفسیر جهان است. به نظر وی به کمک زبان، واقعیتهای عالم را در دو مرحله بازنمایی میکنیم؛ یکی بازنمایی ذهنی و دیگری بازنمایی زبانی (کرم اللهی و دهقانی، 1393 به نقل از: فاضلی، 1392). زبان رسانه، هنر، علم و تمام صورتهای فرهنگی، هنری و علمی که ما به کمک آن درباره هستی و انسان سخن میگوییم یا می اندیشیم هیچ یک قادر به ارائه بازتابی آیینه سان از واقعیت نیستند. استوارت هال، با الهام از ایده چرخش زبانی ویتگنشتاین، بیان میکند که نظام بازنمایی، یک نگاه برساخت گرایانه است؛ به این معنا که زبان در کاربستهای اجتماعی خود معنا پیدا میکند. واژهها خود معنا ندارند و معنای خود را در شکلهای زندگی روزمره، در بافت موقعیت و محیط پیدا میکنند و به این بستگی دارند که چه کسی، چگونه، کجا و چرا آن را به کار میگیرد (کرم اللهی و دهقانی، 1393: 141).

هال در پاسخ به پرسش خود که معنا از کجا می آید» سه رویکرد را مطرح کرده است، که از میان آنها رهیافت بازتابی و تعمدی را رد کرده و بر رهیافت برساخت گرا، تاکید می ورزد.

 

رویکرد بازتابی1: در این رویکرد معنا در جهان وجود دارد و زبان همانند آینه ای آن را بازتاب می دهد. به بیان دیگر معنا در خود نشانه بوده و و نشانه فی نفسه معنا را با خود حمل میکند.

رویکرد تعمدی2: عقیده بر این است که مؤلف معنای منحصر به فرد خود را از راه زبان تحمیل میکند. در حقیقت معنا در قصد و نیت تولیدکننده، مؤلف و نویسنده است.

رویکرد برساخت گرا3 : در این رویکرد بر ماهیت عمومی و اجتماعی زبان تأکید می شود (راودراد، 1391: 18). این رویکرد ترکیبی از نشانه شناسی (چگونگی تولید معنا از طریق زبان و بازنمایی) و گفتمان (تاثیرات و پیامدهای بازنمایی) میباشد (مهدی زاده، 1387: 24).

 

مفهوم بازنمایی علاوه بر نظریه "بازیهای زبانی" ویتگنشتاین، با تحلیلهای فوکو در قالب نظریه قدرت نیز مرتبط می­شود. از دیدگاه وی بازنمایی همیشه در یک گفتمان صورت میپذیرد و گفتمان تعیین میکند که درباره یک متن خاص چه میتوان گفت و چه نمیتوان گفت. آن کسانی که به سبب برخورداری از قدرت میتوانند شیوههای خودشان برای شناخت جهان را به طرزی گفتمانی اشاعه دهند، انگارههای غالب برای شناخت جهان یا معنادار ساختن آنرا ایجاد میکنند همین انگارهها نظامهای حقیقت را شکل میدهند. سپس در مرحله بعد، این نظامها به مرجعی ای برای نحوه تفکر و رفتار ما تبدیل میگردند (کرم اللهی و دهقانی، 1393: 142 به نقل از فوکو، 1979).

اصحاب حوزه مطالعات فرهنگی درباره تولید و خلق اثر هنری با استفاده از نظریه بازنمایی معتقدند طبقه مسلط اجتماعی در طول سالیان دراز، ارزشها و ایدهآلهای خود را در جامعه رواج داده و با این کار به تثبیت برتری خود در جامعه به واسطه درونی شدن این ارزشها و ایدهآلها (کلیشه سازی4) در کلیت جامعه کمک کرده است. در واقع گروه های مسلط و صاحب قدرت از طریق کلیشه سازی (نسبت دادن ایده ها و فرضیات رایج درباره گروه های خاصی از افراد)، یا از نظر استوارت هال "کنشی معناساز" به روند طبیعی سازی و تداوم نظم موجود کمک کرده و از خلال فرایندهای ساده سازی، سعی در یکدست سازی تفاوتهای میان اعضای گروه ها دارند. طبیعی سازی به فرایندی اطلاق می شود که از راه آن ساختهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به گونه ای عرضه میشوند که گویی اموری آشکارا طبیعی هستند. گفتمان های طبیعی ساز چنان عمل می کنند که نابرابری های طبقاتی، نژادی و جنسیتی به صورت عادی بازنمایی میشوند. (راودراد، 1391: 20-19).

 

بازنمایی های کرونا در رسانه ها

در اواخر سال میلادی 2019، به تدریج شیوع بیماری ناشناخته ای که منشا آنرا از استان ووهان چین در اثر خوردن سوپ خفاش عنوان میکردند در صدر اخبار قرار گرفت، اما این شیوع ساده یک بیماری نبود. رسانه های متعدد جدای از نمایش اطلاعات و گزارش های به ظاهر خنثی در پوششهای خبری خود بازنمایی های منفی متعددی را شکل دادند که به برخی از مهمترین اشکال آن در ادامه پرداخته میشود.

 

تعارض فرهنگها

شروع این تعارض را شاید بتوان به کاریکاتوری نسبت داد که در رومه دانمارکی، که سابقه توهین به پیامبر اکرم (ص) را نیز در کارنامه خود دارد، از پرچم چین چاپ شده بود. این توهین در ادامه با هجمه عظیمی از سوی کاربران چینی در شبکه های اجتماعی مختلف با به تصویرکشیدن تمسخرآمیز پرچم دانمارک پاسخ داده شد.

  

در ایران نیز بازار ساخت جوک و شوخی های نژادی در زمینه سبک تغذیه در چین شکل گسترده ای در این شبکه ها به خود گرفت.

"شانس آوردیم چینی نشدیم، فکر کن میری مدرسه بعد زنگ میخوره کیفتو باز می‌کنی میبینی مامانت برات لای نون لواش خفاش و سبزی گذاشته"

هر چند با ادامه روند بیماری و گزارش آمار، در برخی از پستهای کاربران دیده شد که به آمار پایین مبتلایان در هند نیز توجه کردند.

"وقتی کرونا به هند رسیده با دیدن وضعیت بهداشت و زندگی هندیا پا به فرار گذاشته" 

بازنمایی توهین آمیز کرونا و خطاب بیماری به "ویروس چینی" یا "ویروس ووهانی" یا عباراتی چون "ساخت چین" در رومه اشپیگل آلمان، "خطر زرد" رومه Courrier picard فرانسوی با کنایه به چینیها به عنوان زردپوست، نیز، سیل عظیمی از تنفر میان کشورهای غربی ایجاد کرد. پیامدهای های این ایجاد تنفر و دیگری سازی، تعت متعدد لفظی، غیر کلامی و بعضا جسمانی (تعرض به دو دختر آسیایی در استرالیا) به چینی ها را در این کشورها رقم زد. به طور مثال در تیتر دو رومه دیلی تلگراف و سان هرالد اشاره شد که دانش آموزان چینی به مدرسه نروند.

پوستر فیلم مولان در شهر پاسادنا در ایالت کالیفرنیا

جدای از تعت بین فرهنگها، برخی نمونه های توهین به قشر خاصی از جامعه مانند سالمندان، گروه های مذهبی اقلیت نیز در رسانه ها بویژه شبکه های اجتماعی ایجاد شد. به طور جوانان آمریکایی با هشتگ "سالمند پاک کن5" و ساخت آهنگ به خطر بالای بیماری و سالمندان اشاره و آنها را مورد تمسخر قرار دادند. یا در هند گروهی خاصی از مسلمانان را عامل شیوه ویروس کرونا خطاب می کردند.

 

بازی با ارقام و آمار

نمایش به روزترین اطلاعات از روند رو به رشد بیماری از تعداد مبتلایان، کشته شدگان و یا بهبودیافته ها به اشکال مختلف در رسانه ها بازنمایی میشد. به طور مثال همواره اینکه کدام کشور در رتبه اول قرار دارد مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. بعد از چین و گسترش بیماری به ایران، رسانه های غربی، در اشارات خود به صورت نامحسوس، اولین فرد مبتلا در کشورهای عربی، کانادا یا برخی از کشورهای اروپایی را به مسافری نسبت میدادند که از ایران آمده است. این هجمه ها در رسانه های فارسی زبان مخالف بخش گسترده ای را به خود اختصاص داده بود. در یکی از شبکه های خبری آمریکای جنوبی مجری به تمسخر بیان می کند:

"کرونا به آمریکای جنوبی رسیده. لطفا دقت کنید دست‌هاتون را بشویید، موقع سرفه و عطسه دهان‌تان را بپوشونید و از مقامات وزارت بهداشت ایران دوری کنید"

در رسانه های داخلی ایران بحران ویروس در کشورهای اروپایی چون ایتالیا و اسپانیا به نسبت آمار و ارقام داخلی بیشتر برجسته سازی شد. از سوی دیگر با بالارفتن شمار بیماران در آمریکا، رومه انگلیسی گاردین در یادداشتی طعنه‌آمیز نوشت:

"ترام‍پ گفته بود: از امروز به بعد، دیدگاهی جدید سرزمین ما را اداره می‌کند. از این لحظه به بعد، اول آمریکا»؛ و به این ترتیب آمریکا اکنون به‌گونه‌ای برنده می‌شود که پیش از این نشده است. در میان کشورهای مبتلا به کرونا اول شده است."

با ادامه روند رو به رشد بیماری در جهان، بسیاری از سران کشورها، چین را به ارائه آمار غلط و کمتر از حد واقعی متهم کردند. هرچند در ابتدا چین از این موضوع سرباز زد اما در گزارشات اخیر اعلام کرد که آمار جانباختگان به دلیل شرایط بحرانی و برخی گزارشات ناقص از سوی بیمارستانهای صحرایی یا مناطق روستایی، 1290 نفر کمتر اعلام شده است.

 

بحران بیولوژیک با اهداف اقتصادی

افزون بر مواردی که در بالا ذکر شد، بخشی از بارنمایی رسانه ای کرونا به دیدگاه های تناقض آمیز و تفکراتی سوق پیدا کرد که این بیماری اتفاقی نبوده و در اثر اهداف اقتصادی یا ی ایجاد شده است. به طور مثال در آمریکا، چین را متهم کردند که این ویروس در آزمایشگاه های این کشور ساخته شده است. رومه نیویورک تامیز با انتشار اظهار عجیب وزیر بازرگانی آمریکا، نوشت: ویروس کرونا فرصتی برای بازسازی برخی مشاغل در آمریکاست که اکثرا در چین فعالیت دارند. برخی نیز بر این فرضیه تاکید کردند که چین به آسانی ویروس را مهار کرده، پس از قبل با ویروس و طرز روبرو با آن آشنا بوده است. در رومه اومیست انگلیس نیز، با نمایش نقشه شیوع بیماری، منشا آنرا از چین عنوان کرد. از سوی دیگر برخی کشورها این بحران بیولوژیک را به آمریکا نسبت میداند: خطاب این ویروس به "سلاح بیولوژیک" توسط محقق دانشگاه هاروارد، نمایش کلاه آلوده به ویروس از آمریکا در رسانه های عراق، توطئه آمریکا علیه چین از سوی یکی از نمایندگان حزب دموکراتیک روسیه، اشاره سابقه بیوتروریسم آمریکا از سوی یک پروفسور مایایی و موارد متعدد دیگر.

در رسانه های داخلی ایران نیز به صورت استعاری به وجه سلاح بودن آن با عبارات زیر اشاره شده است.

- کرونا را شکست می‌دهیم.

- عزم ملی برای شکست کرونا

- روایت خط مقدمِ جنگ با کرونا

- سربازان خط مقدم مبارزه با کرونا

- ستاد مبارزه با کرونا

- ارتش برای مقابله با کرونا به میدان آمد

- مراقبت‌های پزشکی کرونا را شکست داد.

گروهی دیگر نیز این بحران را به هر دو کشور چین و امریکا نسبت میدادند که از طریق آزمایشگاهی در چین با سرمایه گذاری آمریکا بوجود آمده است. این گروه به طور مثال، به پژوهشی در سال 2015 اشاره میکنند که ویروس کرونا بر روی خفاش و موش آزمایش شده است.

 

سخن آخر

تعت و بحران در فضای واقعی زندگی جوامع در اثر بازنمایی رسانه ای ویروس کرونا میتوانست با رویکردهای مدیریتی صحیح کاهش یابد. متولیان و سازمانهای جهانی میتوانستند با همیاری یکدیگر در تقسیم کار صحیح در زمینه تولید تجهیزات مورد نیاز، اطلاع رسانی به موقع، تهیه پروتوکل درمانی و به اشتراک گذاری به یکدیگر میتوانستند به جای دامن زدن به این بحران در حل آن کوشش کنند. به طور مثال از سازمان بهداشت توقع میرفت تا نقش اصلی را در هدایت مدیریت بحران بازی کند. اما شواهد نشان میدهد که حتی در اطلاع رسانی، شدت خطرآفرینی این بیماری، راه های پیشگیری، شیوه های درمانی احتمالی و . بسیار کمتر از حد عمل کرده است.

 

منابع:

راودراد، اعظم (۱۳91)، جامعه شناسی سینما و سینمای ایران، چاپ اول، تهران: دانشگاه تهران.

کرم اللهی، نعمت الله و دهقانی، روح الله (1393). روششناسی بنیادین نظریه فرهنگی استوارت هال با رویکرد انتقادی، فصلنامه علمی پژوهشی دین و ت فرهنگی، شماره سوم. 155-129.

مهدی زاده، محمد (1387). رسانه ها و بازنمایی، چاپ اول، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها.

 

زیرنویس:

1- Reflexive

2- Intentional

3- Constructive

4- کلیشه، تنزل انسانها به مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی مبالغه آمیز، و منفی گفته میشود (مهدی زاده، 1387: 19).

5- Boomer Remover


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها